
 
نام فیلم : به نام پدر
کارگردان : ابراهیم حاتمی کیا
بازیگران: پرویز پرستویی، مهتاب نصیر پور،گلشیفته فراهانی،کامبیز دیرباز و ...
مطمئن هستم با خواندن همین سه خط آدم هایی که این فیلم رو تا حالا ندیدند عزمشون رو جزم میکنند که فردا حتما سری به ویدئو کلوپ سر کوچشون بزنند و این فیلم رو کرایه بگیرند ولی من بهشون پیشنهاد میکنم که دست نگه دارند و حداقل پول سینما (اگر جایی اکران مجدد داره چون اکران اصلی فیلم تموم شده) و ویدئو کلوپ رو ندند (ولی اگه یه نفر ازشون خواست تا یه فیلمی رو انتخاب کنند که با هم ببینند (البته دعوت طرف ها!!! ) این فیلم رو فراموش نکنند)
) این فیلم رو فراموش نکنند)
خلاصه فیلم : حبیبه شفیعی( گلشیفته فراهانی) که به احتمال زیاد دانشجوی رشته باستان شناسی یا یه چیزی شبیه اینهاست طی یک کار دانشجویی روی تپه ای در یکی از شهرهای مرزی دچار حادثه میشه و روی مین میره و بعد ها متوجه میشیم که مین گذاری روی این تپه توسط نیروهای ایرانی و درواقع ناصر شفیعی      (پرویز پرستویی) ( پدر حبیبه ) برای مقابله با ورود عراقی ها به خاک ایران انجام شده بوده . پس از آن کشمکشی بر سر آوردن حبیبه به تهران برای انجام دادن حداکثر تلاش بخاطراز دست ندادن پای حبیبه انجام میگیره و در این راه حوادث پیش بینی نشده ای  هم رخ میده.... 
اسم کارگردان و هنرپیشه اول این فیلم ناخودآگاه آدم رو ترغیب میکنه که فیلم رو حتما ببینه ولی متاسفانه فیلم اصلا خوب از آب در نیومده البته به نظر من فیلم نامه نسبتا جالبه اما توی فیلم حتی بازیگرها هم خوب بازی نکردند. پرویز پرستویی بازیگری که اگه فیلمنامه هم ضعیف باشه اون خوب بازی میکنه توی بعضی از صحنه ها افتضاح بازی کرده ( اون قسمتی که روی تپه متوجه میشه که مین گذاری کار خودش بوده و شروع به ناله و زاری میکنه و یا اون سکانسی که حبیبه رو برای اولین بار بعد از ترکش خوردن روی تخت بیمارستان میبینه برای مثال این قسمت خیلی مسخره بود آدم دخترش رو با حالت نزار ببینه بعد شروع کنند دو تایی از جنگ و ادامه داشتن جنگ و دخیل بودن حبیبه توی جنگ صحبت کنند . بابا یه ذره فیلم رو واقعی نشون بدید آخه کدوم پدری دخترش رو که روی تخت بیمارستان خوابیده سین جیم میکنه و باهاش یکی به دو میکنه داداشه من!! اول یه خورده از حال دخترت بپرس ببین چه خاکی بر سرت شده بعد از این چرت و پرت ها بگو(ببخشید خیلی عصبانی شدم))
 اول یه خورده از حال دخترت بپرس ببین چه خاکی بر سرت شده بعد از این چرت و پرت ها بگو(ببخشید خیلی عصبانی شدم))
یکی دیگه از عیب هایی که به نظرم خیلی تابلو بود و من!!!!!!!!!ازش انتقاد میکنم این بود که آخه مگه میشه آدم بره روی مین ولی فقط و فقط یه پاش اونهم تا پایین زانو ترکش بخوره؟؟؟؟؟؟؟ جالبه که میثم( کامبیز دیرباز) که حداقل یه دو سه متری اونورتر وایساده توی صحنه بعد میبینیم که گردنش زخمی شده اما خود حبیبه هیچ اتفاق دیگه ای براش نیفتاده!!!!!!!!!!!!!!!!. ( تنها سکانسی که من خیلی ازش خوشم اومده ولی نمیدونم چرا!!!!همون قسمتی هست که توی تبلیغات فیلم هم نشون میداد :میثم با تلفن زنگ زده بود به ناصر شفیعی و می گفت: اگه اسم شما ناصره فامیلتون شفیعیه اسم دخترتون حبیبه ست لازمه که بیاید ....این تیکه رو دیر باز خداییش خیلی باحال اومده بدجوری حال میکن باهاش!!!!
( تنها سکانسی که من خیلی ازش خوشم اومده ولی نمیدونم چرا!!!!همون قسمتی هست که توی تبلیغات فیلم هم نشون میداد :میثم با تلفن زنگ زده بود به ناصر شفیعی و می گفت: اگه اسم شما ناصره فامیلتون شفیعیه اسم دخترتون حبیبه ست لازمه که بیاید ....این تیکه رو دیر باز خداییش خیلی باحال اومده بدجوری حال میکن باهاش!!!! )( ببخشید یادم رفت آقا میثم رو بهتون معرفی کنم  ایشون میخواستند با حبیبه خانوم ازدواج کنند ولی بابای حبیبه مخالف آقا میثم بود(ای ول) و هر جا حبیبه بود اونهم بدون استثناء بود بعبارت دیگه "نخود آش"
)( ببخشید یادم رفت آقا میثم رو بهتون معرفی کنم  ایشون میخواستند با حبیبه خانوم ازدواج کنند ولی بابای حبیبه مخالف آقا میثم بود(ای ول) و هر جا حبیبه بود اونهم بدون استثناء بود بعبارت دیگه "نخود آش" )
) 
از حاتمی کیا بعید بود که همچین فیلمی بسازه ما فیلم هایی رو ازش دیدیم که با دیدین این فیلم من سعی میکردم با خودم کنار بیام که این ساخته حاتمی کیا نیست از این مدل سوژه ها البته هنوز میشه فیلم های جذابی ساخت ولی احساس میکنم که دوران اوج حاتمی کیا هم کم کم داره تموم میشه من خودم عاشق فیلم های ارتفاع پست و روبان قرمز حاتمی کیا هستم  ارتفاع پست خیلی به نظرم قشگ بود  بازیگراش حرف نداشتند مخصوصا بازی روان گوهر خیراندیش که واقعا عالی بود و مهم تر اینکه لیلا حاتمی (بازیگر مورد علاقه من ) هم توش بازی میکرد .شخصیت ها کاملا ملموس بودند.روبان قرمز هم خیلی حرف برای گفتن داشت حتی پارسال که دوباره این فیلم رو تلویزیون نشون داد من برای بار صدم نشستم و دیدمش و تا چند روز خمار فیلم بودم.....
) هم توش بازی میکرد .شخصیت ها کاملا ملموس بودند.روبان قرمز هم خیلی حرف برای گفتن داشت حتی پارسال که دوباره این فیلم رو تلویزیون نشون داد من برای بار صدم نشستم و دیدمش و تا چند روز خمار فیلم بودم.....
حالا بذارید در راستای اینکه من اینقدر در این مورد عصبانی شدم و از خودم نقد در وکردم یه چیزی رو بهتون اعتراف کنم من خودم خیلی بازیگری رو دوست دارم یعنی میتونم بگم یکی از آرزوهامه ولی یکی از آرزوهایی که توی دور دست یبینمش آخه احساس میکنم هیچ وقت نمیتونم بهش برسم من کجا بازیگری کجا ... ولی دوباره از اون طرف به خودم تلقین میکنم که اگه اینجوری درباریه آرزو فکر کنی و اون رو بدون هیچ تلاشی برای بدست آوردنش محال بدونی هیچ وقت نمیتونی بهش برسی و دعا میکنم یه موقع پیش بیاد و یه فرصتی بیاد دستم که بتونم یه جورایی به آرزوم برسم 
من معمولا بعد فیلم ها جوگیر میشم  و میرم جلوی ایینه وامیستم و خودم رو جای بازیگرها میذارم  چند بار هم شده که توسط اعضای خانواده از جمله داداشم و مامانم به خاطرجوگیری بیش از حد مورد تمسخر قرار گرفتم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!  بهر حال خدا را چه دیدی شاید  ما هم یه روز رفتیم روی سردر سینما ها اونوقت دیگه بهتون امضا نمیدم ها !!!!!!!!!1اگه مخواید همین حالا بیاید ازم بگیرید
 بهر حال خدا را چه دیدی شاید  ما هم یه روز رفتیم روی سردر سینما ها اونوقت دیگه بهتون امضا نمیدم ها !!!!!!!!!1اگه مخواید همین حالا بیاید ازم بگیرید